اصطلاح “کارمای ظالم” در نی نی سایت به وفور دیده می‌شود. منظور از این عبارت، تجربه نتایج منفیِ اعمالی است که فرد در گذشته انجام داده و حالا به شکلی ناخوشایند به خودش بازگشته است. این بازگشت اغلب در قالب مشکلات و چالش‌های زندگی، مخصوصا در زمینه روابط، فرزندپروری و مسائل مالی بروز می‌کند.

در ادامه، خلاصه‌ای از ۱۹ مورد از تجربیات کاربران نی نی سایت در این زمینه را مرور می‌کنیم:

• ✔️بی‌احترامی به والدین و مشکلات در زندگی زناشویی.



• ✔️بدگویی از دیگران و گرفتار شدن در شایعات و تهمت‌ها.



• ✔️خیانت در روابط و تجربه خیانت دیدن در آینده.
• ✔️دروغگویی و از دست دادن اعتماد دیگران.
• ✔️قضاوت کردن دیگران و مواجهه با قضاوت‌های نادرست.
• ✔️حسادت و تجربه کمبود و نارضایتی.
• ✔️خساست و مشکلات مالی و اقتصادی.
• ✔️بی‌توجهی به نیازهای همسر و سرد شدن روابط عاطفی.



• ✔️تربیت نادرست فرزندان و مشکلات رفتاری آن‌ها در آینده.
• ✔️بی‌احترامی به بزرگترها و عدم احترام متقابل از سوی جوانترها.
• ✔️قطع کردن ارتباط با اقوام و دوستان و احساس تنهایی.
• ✔️انجام کارهای غیرقانونی و مواجهه با مشکلات حقوقی.
• ✔️بی‌توجهی به سلامتی و ابتلا به بیماری‌های مختلف.
• ✔️مصرف بیش از حد و ایجاد بدهی‌های سنگین.
• ✔️بی‌مسئولیتی در قبال کار و از دست دادن موقعیت‌های شغلی.
• ✔️رفتار ناشایست با حیوانات و تجربه اتفاقات ناگوار در زندگی.
• ✔️غیبت کردن و شنیدن حرف‌های ناخوشایند درباره خود.
• ✔️دعوا و نزاع با دیگران و ایجاد دشمنی‌های پایدار.
• ✔️سوء بهره‌گیری از قدرت و موقعیت و سقوط از جایگاه اجتماعی.

این تجربیات، تنها نمونه‌هایی از دیدگاه کاربران نی نی سایت در مورد کارمای ظالم هستند. اغلب این کاربران معتقدند که اعمال بد، دیر یا زود به زندگی فرد باز می‌گردند و تاثیرات منفی خود را نشان می‌دهند.

این موارد نشان می‌دهد که بسیاری از کاربران به نوعی قانون عمل و عکس‌العمل معتقدند و بر این باورند که رفتار درست و اخلاقی، کلید داشتن یک زندگی آرام و موفق است.

شما چه تجربه‌ای در این زمینه دارید؟

کارمای ظالم: 19 تجربه تکان‌دهنده از نی نی سایت

1. طعنه به ناباروری و حسرت فرزند

کاربری با طعنه و کنایه به ناباروری همسایه‌اش، او را آزار داده بود. چند سال بعد، خودش برای باردار شدن دچار مشکل شد و طعم همان حسرتی را چشید که روزی باعث رنجش دیگری شده بود. او می‌گفت همیشه با خود فکر می‌کرد که چرا باید این اتفاق برایش بیفتد. بعدها فهمید که رفتارش با همسایه بی دلیل و ظالمانه بوده است. او این موضوع را به عنوان درسی بزرگ در زندگیش تلقی می‌کرد و سعی می‌کرد در رفتارش با دیگران مهربان‌تر باشد. به قول خودش، “دنیا دار مکافاته!”این کاربر نی نی سایت مدتها درگیر این موضوع بود. به همین دلیل سعی کرد تا دیگران را از این نوع رفتارها منع کند. او بعد از سال ها بالاخره صاحب فرزند شد.

2. نفرین مادرشوهر و زندگی تلخ

عروسی که با مادرشوهرش بدرفتاری می‌کرد و به او بی‌احترامی می‌کرد، مدتی بعد از نفرین مادرشوهر، زندگی‌اش پر از مشکلات و بدبیاری شد. او معتقد بود که نفرین مادرشوهر در زندگی‌اش اثر گذاشته است و این اتفاقات نتیجه رفتارهای ناپسند خودش بوده است. بعد از این اتفاق به دنبال راهی بود که مادرشوهرش را از خود راضی کند. متاسفانه زندگی این کاربر با مشکلات زیادی مواجه شد. این کاربر به این نتیجه رسید که نباید به بزرگترها بی‌احترامی کرد. او می‌گفت که هرگز فکرش را هم نمی‌کرد که نفرین کسی در زندگی‌اش اثرگذار باشد. این کاربر دیگران را تشویق می‌کرد که با بزرگترهایشان مهربان باشند.

3. خیانت و طلاق تلخ

زنی که به همسرش خیانت کرده بود، مدتی بعد خودش قربانی خیانت شد و طعم تلخ طلاق را چشید. او می‌گفت فکر نمی‌کرد که روزی خودش در این موقعیت قرار بگیرد و همسری داشته باشد که به او خیانت کند. این کاربر معتقد بود که دنیا به او نشان داد که کار بدی انجام داده است. او تاکید داشت که خیانت به هیچ وجه قابل توجیه نیست. او بعد از طلاق دچار افسردگی شدیدی شده بود. این کاربر از همه می‌خواست که به همسران خود وفادار باشند. او معتقد بود که اعتماد بزرگترین سرمایه در زندگی مشترک است.

4. قضاوت و گرفتار شدن در همان شرایط

کاربری که دیگران را به خاطر مشکلات مالی قضاوت می‌کرد، خودش در شرایط مشابهی قرار گرفت و طعم سختی را چشید. او می‌گفت همیشه با خود فکر می‌کرد که چرا بعضی افراد نمی‌توانند زندگی خود را مدیریت کنند. او بعد از اینکه خودش در این شرایط قرار گرفت، فهمید که قضاوت کردن کار اشتباهی است. این کاربر معتقد بود که نباید کسی را به خاطر مشکلاتش قضاوت کرد. او فهمید که شرایط مالی می‌تواند به دلایل مختلفی تغییر کند. این کاربر به این نتیجه رسید که باید به دیگران کمک کرد. او دیگران را از قضاوت کردن منع می‌کرد.

5. سوء بهره‌گیری از اعتماد و ورشکستگی

فردی که از اعتماد دیگران سوء استفاده کرده و پول آنها را بالا کشیده بود، خودش ورشکست شد و تمام دارایی‌اش را از دست داد. او می‌گفت فکر نمی‌کرد که روزی خودش در این وضعیت قرار بگیرد. این کاربر معتقد بود که دنیا به او نشان داد که نباید از اعتماد دیگران سوء استفاده کرد. او تاکید داشت که پول به دست آمده از راه حرام، برکت ندارد. او بعد از ورشکستگی دچار مشکلات زیادی شد. این کاربر از همه می‌خواست که امانت دار باشند. او معتقد بود که درستکاری بزرگترین سرمایه است.

6. دروغگویی و بی اعتباری

شخصی که به دروغگویی عادت داشت، به مرور زمان اعتبارش را از دست داد و کسی به او اعتماد نکرد. او می‌گفت اوایل فکر می‌کرد با دروغ گفتن می‌تواند به اهدافش برسد. او بعد از مدتی متوجه شد که دروغ گفتن باعث از بین رفتن اعتماد دیگران می‌شود. این کاربر معتقد بود که راستگویی بهترین راه برای جلب اعتماد است. او بعد از اینکه اعتبارش را از دست داد، پشیمان شد. این کاربر از همه می‌خواست که راستگو باشند. او معتقد بود که صداقت بزرگترین فضیلت است.

7. آزار و اذیت حیوانات و بیماری سخت

فردی که حیوانات را آزار و اذیت می‌کرد، به بیماری سختی مبتلا شد و رنج زیادی کشید. او می‌گفت هیچ وقت فکر نمی‌کرد که آزار و اذیت حیوانات تا این حد در زندگی‌اش تاثیرگذار باشد. این کاربر معتقد بود که نباید هیچ موجود زنده‌ای را آزار داد. او تاکید داشت که حیوانات هم حق زندگی دارند. او بعد از ابتلا به بیماری، پشیمان شد. این کاربر از همه می‌خواست که با حیوانات مهربان باشند. او معتقد بود که مهربانی با حیوانات نشانه انسانیت است.

8. حسادت و ناآرامی دائمی

زنی که همیشه به زندگی دیگران حسادت می‌کرد، آرامش خود را از دست داد و دائماً در حال مقایسه خود با دیگران بود. او می‌گفت همیشه با خود فکر می‌کرد که چرا دیگران خوشبخت تر از او هستند. او بعد از مدتی متوجه شد که حسادت باعث از بین رفتن آرامش خودش می‌شود. این کاربر معتقد بود که باید به داشته‌های خود قانع بود. او بعد از اینکه آرامشش را از دست داد، پشیمان شد. این کاربر از همه می‌خواست که به زندگی خود راضی باشند. او معتقد بود که قناعت بزرگترین ثروت است.

9. غیبت و بدگویی و از دست دادن دوستان

کسی که دائماً غیبت دیگران را می‌کرد و پشت سر آنها بدگویی می‌کرد، دوستانش را از دست داد و تنها شد. او می‌گفت فکر می‌کرد با غیبت کردن می‌تواند خودش را بالا ببرد. او بعد از مدتی متوجه شد که غیبت کردن باعث از بین رفتن دوستی‌ها می‌شود. این کاربر معتقد بود که باید در مورد دیگران مثبت صحبت کرد. او بعد از اینکه دوستانش را از دست داد، پشیمان شد. این کاربر از همه می‌خواست که غیبت نکنند. او معتقد بود که سکوت بهتر از غیبت است.

10. خشونت کلامی و انزوای اجتماعی

فردی که با خشونت کلامی با دیگران صحبت می‌کرد، از جامعه طرد شد و در انزوا فرو رفت. او می‌گفت فکر می‌کرد با خشونت می‌تواند حرف خودش را به کرسی بنشاند. او بعد از مدتی متوجه شد که خشونت باعث طرد شدن از جامعه می‌شود. این کاربر معتقد بود که باید با احترام با دیگران صحبت کرد. او بعد از اینکه منزوی شد، پشیمان شد. این کاربر از همه می‌خواست که با احترام با دیگران برخورد کنند. او معتقد بود که احترام بزرگترین کلید موفقیت است.

11. قطع ارتباط با خانواده و تنهایی

فردی که با خانواده‌اش قطع ارتباط کرده بود، در دوران سختی و بیماری، تنهایی را تجربه کرد. او می‌گفت به دلیل اختلاف نظرهایی که با خانواده‌اش داشت، تصمیم به قطع رابطه گرفته بود. او وقتی بیمار شد و کسی را نداشت تا از او مراقبت کند، فهمید که خانواده چقدر مهم است. این کاربر معتقد بود که نباید به خاطر مسائل جزئی با خانواده قطع رابطه کرد. او بعد از تحمل تنهایی، پشیمان شد و تلاش کرد تا دوباره با خانواده‌اش ارتباط برقرار کند. این کاربر به همه توصیه می‌کرد که قدر خانواده‌شان را بدانند و با آنها مهربان باشند. او معتقد بود که خانواده تکیه‌گاه امنی در زندگی است.

12. طمع و از دست دادن همه چیز

فردی که به طمع رسیدن به ثروت بیشتر، سرمایه‌اش را در یک پروژه پر ریسک سرمایه‌گذاری کرد و همه چیز را از دست داد. او فکر می‌کرد با این سرمایه‌گذاری می‌تواند یک شبه پولدار شود. اما طمع او باعث شد تا همه چیز را از دست بدهد و دچار مشکلات مالی شدیدی شود. این کاربر فهمید که طمع باعث نابودی انسان می‌شود. او بعد از ورشکستگی، سعی کرد با تلاش و پشتکار دوباره زندگی‌اش را بسازد. این کاربر به همه توصیه می‌کرد که از طمع دوری کنند و به داشته‌های خود قانع باشند. او معتقد بود که قناعت، بزرگترین گنج است.

13. خودخواهی و نارضایتی دائمی

فردی که همیشه به فکر خودش بود و به نیازهای دیگران توجهی نمی‌کرد، هیچ وقت از زندگی‌اش راضی نبود. او فکر می‌کرد با رسیدن به خواسته‌های خودش خوشبخت می‌شود. اما خودخواهی او باعث شد تا همیشه احساس نارضایتی و تنهایی داشته باشد. این کاربر فهمید که کمک به دیگران و مهربانی با آنها، باعث شادی واقعی می‌شود. او شروع به کمک به نیازمندان کرد و احساس رضایت بیشتری در زندگی‌اش پیدا کرد. این کاربر به همه توصیه می‌کرد که به فکر دیگران باشند و به آنها کمک کنند. او معتقد بود که خوشبختی در کمک به دیگران است.

14. تهمت و آبروریزی و بی‌آبرویی خود

فردی که به دیگران تهمت می‌زد و آبروی آنها را می‌برد، خودش قربانی تهمت شد و آبرویش رفت. او فکر می‌کرد با تهمت زدن به دیگران، می‌تواند خودش را بالا ببرد. اما تهمت او باعث شد تا خودش هم قربانی تهمت شود و آبرویش در جامعه لکه‌دار شود. این کاربر فهمید که تهمت زدن کار بسیار زشتی است و نباید آبروی کسی را برد. او بعد از اینکه خودش قربانی تهمت شد، تلاش کرد تا آبروی کسانی که به آنها تهمت زده بود را جبران کند. این کاربر به همه توصیه می‌کرد که از تهمت زدن به دیگران خودداری کنند. او معتقد بود که حفظ آبروی دیگران، نشانه انسانیت است.

15. ریاکاری و رسوایی

فردی که در ظاهر تظاهر به دینداری می‌کرد، اما در خفا کارهای ناشایست انجام می‌داد، رسوا شد و اعتبارش را از دست داد. او فکر می‌کرد با ریاکاری می‌تواند مردم را فریب دهد. اما ریاکاری او برملا شد و مردم فهمیدند که او دروغ می‌گوید. این کاربر فهمید که ریاکاری کار بسیار زشتی است و نباید با دین بازی کرد. او بعد از اینکه رسوا شد، تلاش کرد تا رفتارش را اصلاح کند و با صداقت زندگی کند. این کاربر به همه توصیه می‌کرد که ریاکار نباشند و به آنچه که هستند، افتخار کنند. او معتقد بود که صداقت، بهترین راه برای جلب اعتماد مردم است.

16. نادیده گرفتن حقوق دیگران و بی احترامی

فردی که حقوق دیگران را نادیده می‌گرفت و به آنها بی احترامی می‌کرد، خودش نیز مورد بی احترامی قرار گرفت و حقوقش نادیده گرفته شد. او فکر می‌کرد با نادیده گرفتن حقوق دیگران، می‌تواند به خواسته‌های خودش برسد. اما نادیده گرفتن حقوق دیگران باعث شد تا خودش هم مورد بی احترامی قرار بگیرد و حقوقش نادیده گرفته شود. این کاربر فهمید که باید به حقوق دیگران احترام گذاشت و با آنها عادلانه رفتار کرد. او بعد از اینکه خودش مورد بی احترامی قرار گرفت، تلاش کرد تا حقوق دیگران را رعایت کند و با آنها مهربان باشد. این کاربر به همه توصیه می‌کرد که به حقوق دیگران احترام بگذارند و با آنها عادلانه رفتار کنند. او معتقد بود که عدالت، پایه و اساس یک جامعه سالم است.

17. بخل و تنگ نظری و نیازمندی

فردی که از کمک به نیازمندان دریغ می‌کرد و تنگ نظر بود، خودش نیز نیازمند شد و کسی به او کمک نکرد. او فکر می‌کرد با جمع کردن پول می‌تواند خوشبخت شود. اما بخل او باعث شد تا خودش هم نیازمند شود و کسی به او کمک نکند. این کاربر فهمید که باید به نیازمندان کمک کرد و دست آنها را گرفت. او بعد از اینکه خودش نیازمند شد، تلاش کرد تا به دیگران کمک کند و از نیازمندان دستگیری کند. این کاربر به همه توصیه می‌کرد که به نیازمندان کمک کنند و دست آنها را بگیرند. او معتقد بود که بخشش، باعث برکت در زندگی می‌شود.

18. بدبینی و جذب اتفاقات بد

فردی که همیشه بدبین بود و به همه چیز با دید منفی نگاه می‌کرد، مدام اتفاقات بد را به زندگی خود جذب می‌کرد. او فکر می‌کرد که دنیا پر از بدی و سیاهی است. این تفکر منفی باعث شد تا اتفاقات ناخوشایند زیادی در زندگی‌اش رخ دهد. این کاربر فهمید که باید دیدگاهش را تغییر دهد و به جنبه‌های مثبت زندگی نیز توجه کند. او شروع به تمرین مثبت اندیشی کرد و کم کم اتفاقات بهتری را تجربه کرد. این کاربر به همه توصیه می‌کرد که مثبت اندیش باشند و به خوبی‌ها فکر کنند. او معتقد بود که مثبت اندیشی، کلید خوشبختی است.

19. سوء بهره‌گیری از قدرت و سقوط

او فکر می‌کرد که قدرت او همیشگی است و می‌تواند هر کاری انجام دهد. این کاربر فهمید که قدرت، امانتی است در دست انسان و نباید از آن سوء استفاده کرد. او بعد از سقوط، پشیمان شد و سعی کرد تا اشتباهاتش را جبران کند. این کاربر به همه توصیه می‌کرد که از قدرت خود به نفع مردم استفاده کنند و از ظلم و ستم دوری کنند. او معتقد بود که عدالت، پایه و اساس یک جامعه پایدار است.